ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٢٧٢

۱

خدیو کشور را دی بهاء دولت و دین

توئی که ابر کفت لؤلؤ خوشاب دهد

۲

اگر نه فیض تو باشد محیط با همه آب

به تشنگان امل وعده سراب دهد

۳

چو نیست ساقی ما را ز بیم طعنه خلق

مجال آنکه بما جرعه شراب دهد

۴

چه باشد از کرم شاملت که چون دریا

بهر نفس که زند مایه سحاب دهد

۵

بلفظ خویش ز معجون دلگشای بدین

گرفته دل قدری از پی ثواب دهد

تصاویر و صوت

نظرات