
ابن یمین
شمارهٔ ٢٨
۱
علاء دولت و دین آصف سلیمان فر
زهی جناب تو ارباب فضل را مأوا
۲
ز حادثات کسی کالتجا بجاه تو کرد
درآمد از تف دوزخ بسایه طوبی
۳
توئیکه گوهر مدحت بنظم ابن یمین
ز راه مرتبه گشتست زیور دنیا
۴
منم که نام تو در هر هنر که نام برند
کناره کرد بتابید شعرم از شعرا
۵
مرا بپرور و نام نکو بدست آور
که نام نیک ز هرچ آوری بود اولی
۶
سخن جدا کند اندر زمانه نیک از بد
نگاه کن که چه خوش گفت صابر اینمعنی
۷
چه پایه ذکر که از شعر منتشر گشتست
کریم را بمدیح ولئیم را بهجا
۸
ترا خدای بحمدالله آن کرم دادست
که منشی فلکی مدح تو کند انشا
۹
بقای عمر تو بادا که خود مدایح تو
همیکند کرمت بر سخنوران املا
نظرات