
ابن یمین
شمارهٔ ٣٠٢
۱
شکرها واجب که نفس سرکش بدخوی را
رایض عقلم بزیر زین همت رام کرد
۲
بود در آغاز کارم-دل چو گردون بیقرار
چون بدید انجام آن نیکو چو قطب آرام کرد
۳
عمر ضایع میشد اندر پختن سودای خام
پخته نبود هر که زینسان کارهای خام کرد
۴
عقل پیر از راه شفقت گفت با من کای جوان
هر که کرد آغاز کاری فکرت انجام کرد
۵
مرغ جانرا کاشیان برسد ره و طوبی سزد
از برای دانه نتوان پای بند دام کرد
۶
چون شنید ابن یمین فرمان سلطان خرد
نفس سرکش امتثال از کام و از ناکام کرد
۷
کنج عزلت با فراغ خاطریرا همتش
بارگاه هر امیری و وزیری نام کرد
نظرات