ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٣٣٣

۱

گر چه دور فلک سفله نوازم همه عمر

بگمان هنر و فضل مشوش دارد

۲

وز کمان ستم چرخ اگر سوی دلم

ناوک غم گذرد بیلک آرش دارد

۳

ور بدان قصد که قربان کندم ترک فلک

گاه و بیگاه میان بسته بترکش دارد

۴

نکنم میل بدان کس که مرا دیده و دل

از سر جهل پر از آب وز آتش دارد

۵

نشود رام فلک و رچه بسی رنج کشد

هر که نفسی چو رهی توسن و سرکش دارد

۶

سرمه دیده کنم خاک کف پای کسی

که نسیم کرمش وقت مرا خوش دارد

تصاویر و صوت

نظرات