
ابن یمین
شمارهٔ ٣۶٨
۱
نه بکوشش در است روزی خلق
نه بجد و بجهد داد ستند
۲
از تکاپوی رزق نگشاید
گر چه مردم در آن فتادستند
۳
بی بر و بار ماند برگ چنار
گر چه صد دست بر گشادستند
۴
باز نرگس فکنده سر در پیش
تاج زر بر سرش نهادستند
۵
تا بدانی که طالعست همه
هر کسی را هر آنچه دادستند
نظرات