ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٣٩۴

۱

ای نسیم صبحدم از بخت نیک ار باشدت

بر در گیتی پناه خسرو عادل گذار

۲

خسرو جمشید فر کز رشک دریای کفش

ابر باشد با دلی سوزان و چشمی اشکبار

۳

شمس ملک و دین که خورشید از لقب پاشی او

در جهانگیری بشرق و غرب دارد اشتهار

۴

آنکه تا بر شکل نعل مرکبش آمد هلال

آسمان بهر شرف میسازد از وی گوشوار

۵

خاک درگاهش ببوسیدی بتعظیم تمام

ز آن پس ایجانبخش باد صبحگاهی زینهار

۶

در بیان شوقم از اطناب چون فارغ شوی

عرضه دار این یک دو معنی بر سبیل اختصار

۷

گو ندیدم هیچ سودا در سر ابن یمین

جز بچشم اندر کشیدن خاکپایت سرمه وار

۸

لیکن از راه حسد گردون نمیخواهد که او

در جناب حضرت میمونت گردد بختیار

۹

یعلم الله کز درت غایب نبودی یکزمان

هیچ اگر بودیش بر ادراک مأمول اقتدار

۱۰

بعد از آن گر فرصت گفتن بود از راه لطف

تربیت فرما و بر گو کای امیر نامدار

۱۱

شد غریق بحر احسانت جهانی آنچنانک

ز آن میان جزوی نبینم هیچکس را بر کنار

۱۲

آفتاب ذره پرور ای ملک آراء تست

سایه الطاف بر ابن یمین گسترده دار

تصاویر و صوت

نظرات