ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۴٠٨

۱

برهان دین و حجت اسلام خواجه نصر

ای منظر تو مظهر الطاف کردگار

۲

وی آنکه خاکپای ترا شاه اختران

زیبد که تاج سر کند از بهر افتخار

۳

من بنده در مدایح سلطان معز دین

گفتم قصیده ئی خوش و مطبوع و آبدار

۴

اول بر آستان تواش عرضه داشتم

بردی بر آسمانش ز تحسین بیشمار

۵

و آخر نگشت خاطر تو ملتفت بد آنک

شعرم بفر مدحت شه یابد اشتهار

۶

زینرو چو زر ناسره در دست من بماند

هر چند بود پاکتر از در شاهوار

۷

آری بهر کجا که روم حرفه الادب

باشد مرا ملازم و همراه و یار غار

۸

ور نیست حرفه الادب آخر ز بهر چیست

کین بنده را ز صدمت احداث روزگار

۹

پیوسته با عنایت چون تو مر بیئی

چون خال و زلف سیمبرانست حال و کار

۱۰

شعر مرا که عرصه عالم فرو گرفت

مانند صیت معدلت شاه کامکار

۱۱

حقا که در جناب افاضل مآب تو

دارم طمع که بهتر ازین باشد اعتبار

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۴۸۰
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۴۸۲

نظرات