
ابن یمین
شمارهٔ ۴۴٣
۱
عمر تا کی چنین بریم سر
حاصل روزگار بوک و مگر
۲
همچو بلبل گه خزان خاموش
ز آن شدم کز بهار نیست اثر
۳
کز نسیم بهار شاخ امید
دهد از لطف جانفزایش بر
۴
کو ببازار فضل جوهریئی
که شبه باز داند از گوهر
۵
گرچه روزی درین بار نجست
دل ما را بجز غم دلبر
۶
بر سر خستگان مسیح دمی
از برای شفا نکرد گذر
۷
هیچ آزاده غیر سرو نزد
دست از بهر کار ما بکمر
۸
شکر ایزد که همتی دارم
که بکونین در نیارد سر
۹
با چنین همتی قناعت نیز
دارم از هرچه دادم افزونتر
۱۰
گر جهانرا بمن دهند اقطاع
آنکه او هست بر جهان سرور
۱۱
منتی گر کشید باید از آن
بر شکستیم و کرده قطع نظر
نظرات