
ابن یمین
شمارهٔ ۴٧١
۱
دیگر نروم بر در مخلوق ازین پس
آسیمه سری تا بکی امبارم ازین پس
۲
جمعیت خاطر چو بود کنج خرابم
خرمتر ازین قبه مینای مقرنس
۳
زین پس من و یاری که قدر است چو تیرم
از بار غمش گشت چو ابروی مقوس
۴
منشور لطافت رخ آن کبک خرامست
طغرای وی از غالیه خطیست مطوس
۵
سوگند بدان صانع قادر که بحکمت
کردست شفاخانه زنبور مسدس
۶
کز نیک و بد کار جهان فارغ و فردم
المنته لله تعالی و تقدس
نظرات