
ابن یمین
شمارهٔ ۴٨١
۱
ای بسا فیلسوف کارآگاه
که بمردی ببرد کار از پیش
۲
چون رسیدش زمان آنکه خورد
نوش دولت زدش نحوست نیش
۳
وی بسا غافل زمانه که یافت
حظ وافر ز بخت بیش از پیش
۴
نیست نکبت ز غفلت مردم
نیست دولت ز فکر دور اندیش
۵
چون چنین است عاقلان دانند
که کسی را نخواسته است بخویش
۶
تیرها را غرض بود قربان
تا که را راست میرود از کیش
۷
نرهد کس بعقل ازین دریا
سر کشتی نزد کسی به سریش
نظرات