
ابن یمین
شمارهٔ ۵٢٣
۱
ای سپهر بیحفاظ دون نواز
صرفه میکن گاهگاهی در صروف
۲
کارهائی کز تو میآید برون
اهل دانش را نمیباشد وقوف
۳
تربیتها میکنی نا اهل را
چشم شهبازی همیداری ز کوف
۴
سگ نخواهد کرد شیری در شکار
گر کنی ز اطلس جل او را یا ز صوف
۵
از تو گر یابند زخم اهل هنر
عیب نبود ماه تابان را خسوف
۶
گر تو با ابن یمین باشی بکین
ز آن چه باک او را چو هست ایزد رئوف
نظرات