ابن یمین
شمارهٔ ۵٨۶
۱
بحمدالله مرا هستند فرزندان روحانی
که حوراشان بپروردست در آغوش و رضوان هم
۲
سراسر بر جهانگیری چو شاه اختران قادر
عراق آورده زیر حکم اقلیم خراسان هم
۳
دمی با هر که بنشینند بگشایند بر طبعش
ز صورت‌های پر معنی در صد باغ و بستان هم
۴
به هر مجلس که بگشاید یکی زیشان در حکمت
دمادم اهل مجلس را کند خندان و گریان هم
۵
ز لطف هر یکی گشته است غرق اندر خوی خخلت
نم سرچشمه زمزم چه زمزم آب حیوان هم
۶
سه چارم نیز می‌باشند فرزندان جسمانی
ولی من فارغم زیشان و از من نیز ایشان هم
۷
ز فرزندان جسمانی ندارم چشم جمعیت
کزیشان روز و شب هستم دل‌افکار و پریشان هم
۸
بقای جان فرزندان روحانی من بادا
که من زیشان شدم شهره به ایران و به توران هم
۹
کر ای آن کنند الحق که چون ابن یمین سازم
یکایک را وطن در دل نه در دل بلکه در جان هم
نظرات