
ابن یمین
شمارهٔ ۶٣۴
۱
هر کرا با خویشتن حالی بود
کی شود خاطر ز تنهائی دژم
۲
با خود اندر کنج عزلت سرخوشست
گر بشادی میگذارد و ر بغم
۳
همدمی کز وی برآساید دلی
گوئیا نامد بهستی از عدم
۴
چون نیم در بنده جاه و منصبی
سهل باشد گر نباشم محتشم
۵
در طلبکاری مالی هم نیم
خود کفافی میرسد از بیش و کم
۶
کنده ئی باید چو سکه تا فلک
در کف او نرم گرداند درم
۷
بر بد و نیک جهان ابن یمین
دل منه چون هست گردان دمبدم
نظرات