
ابن یمین
شمارهٔ ۶٨٢
۱
که میبرد سخنی از زبان ابن یمین
بسیف دولت و دین مفخر زمان و زمین
۲
سر اکابر آفاق عمده الوزراء
کزوست زینت ملک و بدوست رونق دین
۳
بگویدش که ز بهر نثار مقدم تو
مرا دلیست صدف وار پر ز در ثمین
۴
بگوی تا چه سبب را بمن نسیم قبول
نمیرسد ز مهب عنایتت به ازین
۵
منم که زنده جاوید ماند از دم من
کسی که اسم ویم فعل او کند تلقین
۶
منم ز جمع محبان تو فذلک و تو
کشیده بر سر من بی سبب خط ترقین
۷
مکن که نیک نباشد بگفت بد گویان
اگر ز دست دهی دوستی چو ابن یمین
نظرات