
ابن یمین
شمارهٔ ٧٢٢
۱
حبذا باغ و راغ علیا باد
و آن ریاض چو اطلس و خز او
۲
ز اعتدال هوا عجب نبود
همچو نی گر شکر دهد گز او
۳
کرم قز برگ توتش ار بخورد
حلقه سیم و زر شود قز او
۴
سردی آب او کند احساس
تشنه بالای چاه صد گز او
۵
هوش ارباب عقل برباید
چون کند جلوه دختر رز او
۶
چون نقاب بلور بر بندد
آن عقیق تر زبان گز او
۷
گوئیا آتشی گداخته اند
کرده از آب بسته مرکز او
تصاویر و صوت


نظرات