
ابن یمین
شمارهٔ ٧٢٧
۱
که میرود بجناب رفیع آصف عهد
که با فلک ز علو بر زد آستانه او
۲
غیاث دولت و دین هندوی مبارک رای
که مثل او بهنر نیست در زمانه او
۳
ستوده ئی که بود با نسیم الطافش
دم مسیح خجل از هوای خانه او
۴
نپرسدش که چرا وعده را وفا نکند
نداند آنچه بباشد درین بهانه او
۵
اگر ز بنده برافروخت آتش غضبش
بآب دیده نشاند رهی زبانه او
۶
و گر زقلت مال است دور باد ازو
که اینقدر نتوان یافت در خزانه او
۷
ز دام غم نرهد تا بحشر مرغ دلم
اگر وظیفه نیابد دمی ز دانه او
۸
چگونه باز کند خو ز دانه کرمش
دلی که نیست بجز مرغ آشیانه او
نظرات