
ابن یمین
شمارهٔ ٧۴
۱
احرام بستم از پی عالیجناب شاه
کز کائنات قبله بگزیده منست
۲
گفتم که خاک درگه او در کشم بچشم
کان توتیای روشنی دیده منست
۳
نوشم شراب تربیت از جام لطف او
کان اصل شادی دل غمدیده منست
۴
دربان مرا ز مقصد امید باز داشت
این نیز هم ز طالع شوریده منست
تصاویر و صوت


نظرات