
ابن یمین
شمارهٔ ٧۵٨
۱
ز آستانه جاه و جلال خسرو عهد
سپهر کشور داد و دهش سپاهانشاه
۲
ستوده سرور عالم که صیت مکرمتش
علم فراخت ز ماهی بر اوج قبه ماه
۳
مثال ممتثل آمده به بنده ابن یمین
که شعر خویش روان کن بسوی این درگاه
۴
اگر چه گوهر نظمم کرای آن نکند
که من نثار کنم بر جناب حضرت شاه
۵
ولی چو داد مثال امتثال واجب شد
از آنکه هست برین عقل کار دیده گواه
۶
که شاه تاجور تخت چارمین بر بست
کمر به بندگی او بطوع بی اکراه
۷
سه چار جزو ز اشعار خود فرستادم
بسان نامه اعمال خویش کرده سیاه
۸
گر از مهب عنایت وزد نسیم قبول
وگر بعین عنایت کند ببنده نگاه
۹
بزیر پای کنم پست فرق فرقد را
ز بس بلندی قدر و ز بس جلالت جاه
۱۰
پناه دین الهست تا بماند دین
بعز و ناز بما ناد در پناه اله
نظرات