
ابن یمین
شمارهٔ ٨٠٣
۱
ای نفس سپیده دم جان دهمت بخدمتی
گر بجناب حضرت آصف عهد بگذری
۲
بحر سحائب کرم کان مواهب نعم
مهر سپر مهتری اختر برج سروری
۳
خواجه عماد ملک و دین آنکه بکلک درفشان
کرد سپهر فضل پر کوکب دری دری
۴
آنکه ز رای او بجان لمعه نیم ذره را
از پی اقتباس شد مهر سپهر مشتری
۵
چون برسی بحضرتش جان و جهان فدای تو
ز ابن یمین رسالتی گر بجناب او بری
۶
گو شرف قبول تو یافته ام ز مقبلی
ورچه که دور بوده ام از در تو ز مدبری
۷
وین شرف دگر که تو از ره بنده پروری
بر سر جمع برده ئی نام رهی بچاکری
۸
ورد منست ازین طرب شعر تر سخنوری
کآب حیات میچکد از سخنش ز بس تری
۹
بنده غریب شهر تو ای تو غریب در جهان
از تو غریب کی بود رسم غریب پروری
۱۰
عمر تو باد تا ابد تا ز تو اهل فضل را
تا برسد بسروری مایه بود ببرتری
تصاویر و صوت


نظرات