
ابن یمین
شمارهٔ ٨١٢
۱
بزرگوار وزیرا نصیحتی بشنو
ز بنده ئی که ترا هست مشفق جانی
۲
یقین شناس که تو نیستی بشغل اولی
ز هر که هست بگیتی ز انسی و جانی
۳
کسی بنزد تو گر حاجتی کند عرضه
بر آر حاجت او را چنانکه بتوانی
۴
مکن بشغل تعلل که وقت معزولی
کس از تو یاد نیارد بهیچ تاوانی
نظرات