
ابن یمین
شمارهٔ ٨٣١
۱
خسروا قدرت آن بینمت از لطف خدای
که بکتان مدد از پرتو مهتاب دهی
۲
بدل دشمن اگر خود بود از آهن و روی
چون بهیبت نگری لرزش سیماب دهی
۳
مده از دست کنون فرصت امکان چو ترا
دست آن هست که داد دل احباب دهی
۴
حسب حالم سخنی بس خوش و موجز یا دست
عرضه دارم اگرم رخصت اطناب دهی
۵
وقت هر کار نگهدار که نافع نبود
نوشدارو که پس از مرگ بسهراب دهی
۶
چون شود تشنه جگر زاتش حسرت برهان
خاکبیزی بسر از کوثرش ار آب دهی
۷
تا ابد عمر تو خواهد بمراد ابن یمین
تا مراد دل او و دگر اصحاب دهی
نظرات