ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٨۶۶

۱

مرا در خفیه دی میگفت یاری

که بینم شاه را از تو غباری

۲

چه گفتی باز گو تا هست باقی

در آن حضرت مجال اعتذاری

۳

بدو گفتم که تا اکنون جز اخلاص

بحمدالله نکردم هیچ کاری

۴

ولی گفتم ازو لایق نباشد

پس از پیری شدن توزیع خواری

۵

خصوصا در زمان شهریاری

کریمی نامجوئی کامکاری

۶

چو باد مهرگانی زر فشانی

چو ابر نوبهاری در نثاری

۷

چه نقصانست در مالش و گر هست

کجا شد همت عالیش باری

تصاویر و صوت

نظرات