ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٨٩

۱

بردم بنزد خواجه شکایت ز رنج فقر

گفتم دوای این بکف همت شماست

۲

بر حال من چو یافت وقوف تمام گفت

زین رنج غم مخور که دوایش بدست ماست

۳

از من گرفت باز طعام و شراب و گفت

اول علاج مردم بیمار احتماست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۹۹

نظرات