
ابن یمین
شمارهٔ ۴۶
۱
گفتم که شنیدم که ترا زحمت تب
افتاد و مرا شد ز غمت روز چو شب
۲
چون در دل سوزان منش هست مقام
نازک تنش ار گرم بود نیست عجب
نظرات