
ابن یمین
شمارهٔ ۱۷ - مرثیه فوت طاهر بن اسحق
۱
در دیار کرم افسوس که دیار نماند
نرهد دل ز غم امبار چو غمخوار نماند
۲
صرصر حادثه بر گلشن افضال گذشت
سرو آزاده شکست و گل بیخار نماند
۳
سخن اهل هنر جمله دریغست برانک
مظهر مرحمت و رأفت دادار نماند
۴
عز دین طاهر اسحق که تا شد ز جهان
در جهان کرم از مکرمت آثار نماند
۵
آنکه تا مشتریی همچو وی از رشته فضل
شد برون رونق آن رشته و بازار نماند
۶
...شود آخر پس ازین
...ـار نماند
۷
....ک ز بار
.....ـار نماند
۸
....ز جهان
....ـار نماند
۹
....و از دیده برفت
...برد دل چه متاعست چو دلدار نماند
۱۰
روضه خلد برینت ز خدا میخواهم
بیتو زین پس همه عمرم به جز این کار نماند
نظرات