ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۵ - ایضاً له

۱

تا ابروی تو بدلربائی

انگشت نمای چون هلال است

دارد ز جمال تو خجالت

خورشید که مظهر جمالست

۳

ای از تو جهان حسن آباد

ایزد همه حسنها ترا داد

از عین کمال در امان باد

حسنت که بغایت کمال است

۵

یک صبحدم ای نسیم خوشبوی

بگذر بسوی نگار و بر گوی

کز مویه تنم شدست چون موی

وز ناله زار همچو نال است

۷

مائیم ز عشقت ای پریوش

با چشم و دلی پر آب و آتش

از هجر تو نیست زندگی خوش

باز آی که نوبت وصال است

۹

دل کز تو صبور گشت یارا

دل نیست که هست سنگ خارا

گر هست ترا شکیب ما را

باری ز تو صابری محال است

۱۱

گفتیم خیال چون تو ماهی

بینیم بخواب گاهگاهی

لیک از غم چون تو دلپناهی

خواب آیدم این هوس خیال است

۱۳

گر ابن یمین ز عشق رویت

بر باد شود چو خاک کویت

بیرون نپرد ز دام مویت

مرغ دل او که بسته بال است

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۶۲۵
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۶۲۳

نظرات