امامی هروی

امامی هروی

شمارهٔ ۱۱

۱

ایاز بهر تفاخر مخدرات سپهر

همیشه در حرم حرمت تو کرده سجود

۲

سبب وجود بو دار نه چرخ وارون کار

نیافریدی خود واجب الوجود، وجود

۳

در تو مقصد گیتی است ز آنکه باز نگشت

ز آستانه او هیچ خلق بی مقصود

۴

زمانه دست بیکبارگی ز بخل بشست

چو دید پای سخای تو در خزائن جود

۵

اگر چنانچه بپرسی ز چرخ آیینه گون

که زنگ حادثه ز آیینه رخت که زود

۶

بخاکپای تو کز نه فلک جواب آید

که صدر مسند اقبال، فخر دین داود

۷

زهی ز جاه تو قاصر ضمیر هر مخلوق

خهی ز جود تو خرم روان هر موجود

۸

مقدمست سخای تو بر صدای سئوال

منزهست کمال تو ز انتقام حسود

۹

ز خاک درگه و تعظیم آستانه تو

بنزد عالم و جاهل، بر خواص ور نود

۱۰

که ملک و ملت و دیوان و صدر مسند را

محل و رونق و تعظیم و قدر و جاه فزود

۱۱

مدام تا نشود دور آسمان باطل

مقیم تا نبود گردش زمین معهود

۱۲

ترا سعود قرین باد و کردگار معین

ترا زمانه رهی باد و عاقبت محمود

تصاویر و صوت

نظرات