
امامی هروی
شمارهٔ ۸
۱
هرگه که دل خسته در آن می کوشد
کز ساغر چشمم، می لعلت نوشد
۲
عناب لبت، مردمک چشم مرا
گوید: مگرت هنوز خون می جوشد؟
نظرات