
عراقی
غزل شمارهٔ ۱۲۶
۱
سر به سر از لطف جانی ای پسر
خوشتر از جان چیست؟ آنی ای پسر
۲
میل دلها جمله سوی روی توست
رو که شیرین دلستانی ای پسر
۳
زان به چشم من درآیی هر زمان
کز صفا آب روانی ای پسر
۴
از می حسن ار چه سرمستی، مکن
با حریفان سرگرانی ای پسر
۵
وعده ای می ده، اگر چه کج بود
کز بهانه درنمانی ای پسر
۶
بر لب خود بوسه زن، آنگه ببین
ذوق آب زندگانی ای پسر
۷
زان شدم خاک درت کز جام خود
جرعهای بر من فشانی ای پسر
۸
از لطیفی مینماند کس به تو
زان یقینم شد که جانی ای پسر
۹
گوش جانها پر گهر در حضرتت
کز سخن در میچکانی ای پسر
۱۰
در دل و چشمم، ز حسن و لطف خویش
آشکارا و نهانی ای پسر
۱۱
نیست در عالم عراقی را دمی
بی لب تو زندگانی ای پسر
تصاویر و صوت

نظرات