
عراقی
غزل شمارهٔ ۱۳۲
۱
ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
۲
تا سوختهای دمی بنالد
تا شیفتهای شود سرافراز
۳
هین! پرده بساز و خوش همی سوز
کان یار نشد هنوز دمساز
۴
دلدار نساخت، چون نسوزم؟
سوزم، چو نساخت محرم راز
۵
ماتم زدهام، چرا نگریم؟
محنت زدهام، چه میکنم ناز؟
۶
ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز
۷
یک جرعه ز جام عشق در ده
تا بو که رهانیم ز خود باز
۸
ور سوختن من است رایت
من ساختهام، بسوز و بگداز
۹
گر یار نساخت، ای عراقی،
خیز از سر سوز نوحه آغاز
۱۰
در درد گریز، کوست همدم
با سوز بساز، کوست همساز
تصاویر و صوت

نظرات
م. ف
مرتضی عبداللهزاده
سعید نیک تبار
مهران