عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۴۶

۱

بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک

درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

۲

به لطف صید کنی صدهزار دل هر دم

ولی نگاه نداری تو خود دل غمناک

۳

کدام دل که به خون در نمی‌کشد دامن؟

کدام جان که نکرد از غمت گریبان چاک؟

۴

دل مرا، که به هر حال صید لاغر توست

چو می کشیش، میفگن، ببند بر فتراک

۵

کنون اگر نرسی، کی رسی به فریادم؟

مرا که جان به لب آمد کجا برم تریاک؟

۶

دلم که آینه‌ای شد، چرا نمی‌تابد

درو رخ تو؟ همانا که نیست آینه پاک

۷

چو آفتاب بهر ذره می‌نماید رخ

ولیک چشم عراقی نمی‌کند ادراک

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۸۴

نظرات