عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۵۰

۱

تنگ آمدم از وجود خود، تنگ

ای مرگ، به سوی من کن آهنگ

۲

بازم خر ازین غم فراوان

فریاد رسم ازین دل تنگ

۳

تا چند آخر امید یابیم؟

تا کی به امید بوی یا رنگ؟

۴

کی بود که ز خود خلاص یابم

فارغ گردم ز نام و از ننگ؟

۵

افتادم در خلاب محنت

افتان خیزان، چو لاشهٔ لنگ

۶

گر بر در دوست راه جویم

یک گام شود هزار فرسنگ

۷

ور جانب خود کنم نگاهی

در دیدهٔ من فتد دو صد سنگ

۸

ور در ره راستی روم راست

چون در نگرم، روم چو خرچنگ

۹

ور زانکه به سوی گل برم دست

آید همه زخم خار در چنگ

۱۰

دارم گله‌ها، ولی نه از دوست

از دشمن پر فسون و نیرنگ

۱۱

با دوست مرا همیشه صلح است

با خود بود، ار بود مرا جنگ

۱۲

این جمله شکایت از عراقی است

کو بر تن خود نگشت سرهنگ

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۸۶

نظرات