
عراقی
غزل شمارهٔ ۱۷
۱
از میکده تا چه شور برخاست؟
کاندر همه شهر شور و غوغاست
۲
باری، به نظارهای برون آی
کان روی تو از در تماشاست
۳
پنهان چه شوی؟ که عکس رویت
در جام جهان نمای پیداست
۴
گل گر ز رخ تو رنگ ناورد
رنگ رخش آخر از چه زیباست؟
۵
ور نه به جمال تو نظر کرد
چشم خوش نرگس از چه بیناست؟
۶
ور سرو نه قامت تو دیده است
او را کشش از چه سوی بالاست
۷
تا یافت بنفشه بوی زلفت
ما را همه میل سوی صحراست
۸
ما را چه ز باغ لاله و گل؟
از جام، غرض می مصفاست
۹
جز حسن و جمال تو نبیند
از گلشن و لاله هر که بیناست
تصاویر و صوت

نظرات