عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۷۰

۱

آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟

وآن دولت از کجا که تو بازآیی از درم؟

۲

می‌خواستم که با تو برآرم دمی به کام

نگذاشت روزگار که گردد میسرم

۳

از عمر من کنون چو نمانده است هم دمی

باری، بیا، که با تو دمی خوش برآورم

۴

جانا، روا مدار که با دیدهٔ پر آب

نایافته مراد ز کوی تو بگذرم

۵

زین گونه سرکشی که تو آغاز کرده‌ای

از دست جور تو نه همانا که جان برم

۶

دست غم تو بس که مرا پایمال کرد

مگذار هجر را که نهد پای بر سرم

۷

با وصل همه بگو که: عراقی از آن ماست

از لطف تو که یاد کند بار دیگرم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۹۸

نظرات