عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۸۰

۱

دلی یا دلبری؟ یا جان و یا جانان؟ نمی‌دانم

همه هستی تویی، فی‌الجمله، این و آن نمی‌دانم

۲

به جز تو در همه عالم دگر دلبر نمی‌بینم

بجز تو در همه گیتی دگر جانان نمی‌دانم

۳

به جز غوغای عشق تو درون دل نمی‌یابم

به جز سودای وصل تو میان جان نمی‌دانم

۴

چه آرم بر در وصلت؟ که دل لایق نمی‌افتد

چه بازم در ره عشقت؟ که جان شایان نمی‌دانم

۵

یکی دل داشتم پر خون شد آن هم از کفم بیرون

کجا افتاد آن مجنون، در این دوران؟ نمی‌دانم

۶

دلم سرگشته می‌دارد سر زلف پریشانت

چه می‌خواهد از این مسکین سرگردان؟ نمی‌دانم

۷

دل و جان مرا هر لحظه بی‌جرمی بیازاری

چه می‌خواهی از این مسکین سرگردان؟ نمی‌دانم

۸

اگر مقصود تو جان است، رخ بنما و جان بستان

و گر قصد دگر داری، من این و آن نمی‌دانم

۹

مرا با توست پیمانی، تو با من کرده‌ای عهدی

شکستی عهد، یا هستی بر آن پیمان؟ نمی‌دانم

۱۰

تو را یک ذره سوی خود هواخواهی نمی‌بینم

مرا یک موی بر تن نیست کت خواهان نمی‌دانم

۱۱

چه بی‌روزی کسم، یارب، که از وصل تو محرومم

چرا شد قسمت بختم ز تو حرمان؟ نمی‌دانم

۱۲

چو اندر چشم هر ذره، چو خورشید آشکارایی

چرایی از من حیران چنین پنهان؟ نمی‌دانم

۱۳

به امید وصال تو دلم را شاد می‌دارم

چرا درد دل خود را دگر درمان نمی‌دانم؟

۱۴

نمی‌یابم تو را در دل، نه در عالم، نه در گیتی

کجا جویم تو را آخر من حیران؟ نمی‌دانم

۱۵

عجب‌تر آنکه می‌بینم جمال تو عیان لیکن

نمی‌دانم چه می‌بینم من نادان؟ نمی‌دانم

۱۶

همی‌دانم که روز و شب جهان روشن به روی توست

ولیکن آفتابی یا مه تابان؟ نمی‌دانم

۱۷

به زندان فراقت در، عراقی پایبندم شد

رها خواهم شدن یا نی، از این زندان؟ نمی‌دانم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۰۳

نظرات

user_image
قدرت ا.. احمدی نژاد
۱۳۹۱/۱۲/۱۰ - ۰۳:۴۷:۲۳
با عرض سلام ارادتلطفأ اشتباه نگارشی در مصرع اول از بیت هفتم را به صورت زیر تصحیح فرمائید :دل و جان مرا هر تحظه بی جرمی بیازاری( که در متن " بیزاری " درج شده است )با تشکر ق. احمدی نژاد
user_image
قدرت ا.. احمدی نژاد
۱۳۹۱/۱۲/۱۰ - ۰۳:۵۳:۰۹
لطفأ در حاشیه ارسالی اینجانب واژۀ تحظه به لحظهتصحیح گردد . اشتباه تایپ از اینجانب میباشد . " دل و جان مرا هر لحظه بی جرمی بیازاری "با تشکر مجددق. احمدی نژاد
user_image
کسرا
۱۳۹۵/۱۱/۰۲ - ۰۲:۰۱:۴۹
قطعا از زیباترین سروده های عراقی ست
user_image
سید علیرضا حسینی
۱۳۹۷/۰۷/۲۱ - ۱۵:۵۳:۰۰
سلام و تشکر از سایت زیباتونمن معنی مصرع دوم این بیت رو نمیدونم“تو را یک ذره سوی خود هواخواهی نمی‌بینممرا یک موی بر تن نیست «کت خواهان» نمی‌دانم”و معنی کت خواهان به چه معنیه؟ممنون‌ از راهنماییتون
user_image
محسن.۲
۱۳۹۷/۰۷/۲۱ - ۱۸:۰۳:۰۰
مرا یک موی بر تن نیست «کت خواهان» نمی‌دانم”کت خواهان = که تورا خواهان
user_image
محسن.۲
۱۳۹۷/۰۷/۲۱ - ۱۸:۰۵:۰۹
مرا یک موی بر تن نیست «کت خواهان» نمی‌دانم”ذره ذره ی وجودم خواهان توست
user_image
زهرا سادات خندان
۱۳۹۸/۰۹/۱۹ - ۱۵:۲۹:۱۵
سلام بسیار زیباست ممنونمآقای عبدالحسین مختاباد در تصنیف دشتستانی این شعر رو به زیبایی هر چه تمام تر اجرا کردن‌❤
user_image
احمدتهامی
۱۳۹۹/۰۲/۰۳ - ۱۵:۴۱:۵۶
با سلام بنظر میرسد هنگام استنساخ کلمه مشکین با مسکین اشتباه شده است لطفا بیت ششم را بصورت زیر اصلاح بفرمایید:دلم سرگشته می‌دارد سر زلف پریشانتچه می‌خواهد ازین مشکین سرگردان؟ نمی‌دانممراد از مشکین زلف پریشان است. درمصرع بیت بعدی(هفتم) است که عراقی کلمه مسکین را بکار برده است. اگر ‌کلمه مسکین را دربیت ششم بکاربرده بود آنرا درمصرع مشابه در بیت بعدی بکارنمی بر‌د
user_image
اح‌سان
۱۴۰۰/۰۵/۰۹ - ۱۷:۰۵:۰۵
این شعر در مطلع گلهای رنگارنگ شماره ۴۶۰ از بانو حمیرا آمده است
user_image
yalda R
۱۴۰۱/۱۱/۰۴ - ۰۶:۲۳:۳۹
میشه لطفا یک فایل صوتی ازین شعر بگذارید؟ چون بعضی قسمت هاش رو درست نمیتونم بخونم. 
user_image
مهراد شفیعی
۱۴۰۲/۰۲/۱۰ - ۰۵:۴۲:۰۷
دکلمه این غزل فاخر در صفحه @hamedan_gard اینستاگرام