عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۸۸

۱

ما چو قدر وصلت، ای جان و جهان، نشناختیم

لاجرم در بوتهٔ هجران تو بگداختیم

۲

ما که از سوز دل و درد جدایی سوختیم

سوز دل را مرهم از مژگان دیده ساختیم

۳

بسکه ما خون جگر خوردیم از دست غمت

جان ما خون گشت و دل در موج خون انداختیم

۴

در سماع دردمندان حاضر آ، یارا، دمی

بشنو این سازی که ما از خون دل بنواختیم

۵

عمری اندر جست ‌و جویت دست و پایی می‌زدیم

عمر ما، افسوس، بگذشت و تو را نشناختیم

۶

زان چنین ماندیم اندر ششدر هجرت، که ما

بر بساط راستی نرد وفا کژ باختیم

۷

چون عراقی با غمت دیدیم خوش، ما همچو او

از طرب فارغ شدیم و با غمت پرداختیم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۰۷

نظرات

user_image
کاظم ایاصوفی
۱۳۹۹/۰۱/۰۹ - ۱۸:۵۷:۰۷
مصراع دوم بیت ماقبل آخر نرد درست است نه نزد