عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۱۹۰

۱

افسوس! که باز از در تو دور بماندیم

هیهات! که از وصل تو مهجور بماندیم

۲

گشتیم دگر باره به کام دل دشمن

کز روی تو، ای دوست، چنین دور بماندیم

۳

ماتم زدگانیم، بیا، زار بگرییم

بر بخت بد خویش، که از سور بماندیم

۴

خورشید رخت بر سر ما سایه نیفکند

بی روز رخت در شب دیجور بماندیم

۵

از بوی خوشت زندگیی یافته بودیم

واکنون همه بی‌بوی تو رنجور بماندیم

۶

روشن نشد این خانهٔ تاریک دل ما

از شمع رخت، تا همه بی‌نور بماندیم

۷

ناخورده یکی جرعه ز جام می وصلت

بنگر، چو عراقی، همه مخمور بماندیم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۰۸

نظرات