
عراقی
غزل شمارهٔ ۱۹۷
۱
ناخورده شراب میخروشیم
خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم
۲
آنگاه شنو خروش مستان
این لحظه هنوز ما خموشیم
۳
کو تابش می که پخته گردیم؟
از خامی خویش چند جوشیم؟
۴
چون می نخرند زهد و تقوی
پس بیهده ما چه میفروشیم؟
۵
از جام طربفزای ساقی
یاران همه مست و ما به هوشیم
۶
گر غمزهٔ مست او ببینیم
هیهات! که باز چون خروشیم؟
۷
هر چند بدو رسید نتوان
لیکن چه کنیم؟ هم بکوشیم
۸
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
تصاویر و صوت

نظرات