
عراقی
غزل شمارهٔ ۱۹۹
۱
خیز، تا قصد کوی یار کنیم
گذری بر در نگار کنیم
۲
روی در خاک کوی او مالیم
وز غمش نالههای زار کنیم
۳
به زبانی، که بیدلان گویند
رمزکی چند آشکار کنیم
۴
هجر او را، که جان ما خون کرد
به کف وصل در سپار کنیم
۵
حاش لله کزو کنیم گله!
گله از بخت و روزگار کنیم
۶
ما، اگر بر مراد او سازیم
ترک تدبیر و اختیار کنیم
۷
زود پا در بساط وصل نهیم
دست با دوست در کنار کنیم
۸
چون لب یار شکرافشان شد
ما به شکرانه جان نثار کنیم
۹
عشق رویش چو پرده برگیرد
گر نمیریم پس چه کار کنیم
۱۰
از عراقی چو رو بگردانیم
روی در روی غمگسار کنیم
تصاویر و صوت

نظرات