عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲

۱

ای مرا یک بارگی از خویشتن کرده جدا

گر بدآن شادی که دور از تو بمیرم مرحبا

۲

دل ز غم رنجور و تو فارغ ازو وز حال ما

بازپرس آخر که: چون شد حال آن بیمار ما؟

۳

شب خیالت گفت با جانم که: چون شد حال دل؟

نعره زد جانم که: ای مسکین، بقا بادا تو را

۴

دوستان را زار کشتی ز آرزوی روی خود

در طریق دوستی آخر کجا باشد روا؟

۵

بود دل را با تو آخر آشنایی پیش ازین

این کند هرگز؟ که کرد این آشنا با آشنا؟

۶

هم چنان در خاک و خون غلتانش باید جان سپرد

خسته‌ای کامید دارد از نکورویان وفا

۷

روز و شب خونابه‌اش باید فشاندن بر درت

دیده‌ای کز خاک درگاه تو جوید توتیا

۸

دل برفت از دست وز تیمار تو خون شد جگر

نیم جانی ماند و آن هم ناتوانی، گو بر آ

۹

از عراقی دوش پرسیدم که: چون است حال تو؟

گفت: چون باشد کسی کز دوستان باشد جدا؟

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۰۹

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ - ۰۵:۲۵:۲۰
فرق چندانی با غزلیات حافظ نداشت
user_image
محسن
۱۳۹۱/۰۳/۲۲ - ۰۶:۲۰:۱۸
سلام راستش اول از همه میخواستم از ابتکار جالب وماندگار سما قدر دانی کنم. گرچه زبان ناقص است.در مرود نظر دوست عزیز وناشناسی که فرمدند تفاوت چندانی با غزلیات حافظ نداشت بایستی متذکر شوم که برخی اساتید براین باورند که که خوجه حافظ تاثیر زیادی از عراقی در اشعار خود گرفته اند که این شباهت به همان دلیل است ولی به دلیل روانی وسادگی ودلنشینی اشعار حافظ ،اشعار عراقی در سایه اسعار حافظ گم شده اند
user_image
مزدک
۱۳۹۳/۰۵/۰۷ - ۱۰:۱۴:۳۷
پیرو حرف آقای محسن؛خود حضرت حافظ می گوید:غزلیات عراقی است سرود حافظکه شنید این ره جان سوز که فریاد نکرد
user_image
حمید فریدافشین
۱۳۹۴/۰۵/۲۶ - ۱۲:۴۹:۰۷
عشق است عراقی و مولانای دوست داشتنی.