عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۰

۱

ناگه از میکده فغان برخاست

ناله از جان عاشقان برخاست

۲

شر و شوری فتاد در عالم

های و هویی از این و آن برخاست

۳

جامی از میکده روان کردند

در پیش صد روان، روان برخاست

۴

جرعه‌ای ریختند بر سر خاک

شور و غوغا ز جرعه‌دان برخاست

۵

جرعه با خاک در حدیث آمد

گفت و گویی از این میان برخاست

۶

سخن جرعه عاشقی بشنید

نعره زد و ز سر جهان برخاست

۷

بخت من، چون شنید آن نعره

سبک از خواب، سر گران برخاست

۸

گشت بیدار چشم دل، چو مرا

عالم از پیش جسم و جان برخاست

۹

خواستم تا ز خواب برخیزم

بنگرم کز چه این فغان برخاست؟

۱۰

بود بر پای من، عراقی، بند

بند بر پای چون توان برخاست؟

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۱۷

نظرات

user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۲/۲۹ - ۱۲:۴۲:۰۷
به نظر فرایند افرینش و مسئولیت پذیری ادم را روشن می کند
user_image
امیر اصغری
۱۳۹۲/۰۷/۲۵ - ۰۳:۱۹:۱۳
اول این که کل شعر استقبال از قصیده خاقانی، و مصرع آخرش تضمین است. مصرع خاقانی البته چنین است؛ «کوه بر پای چون توان برخاست؟».دوم این که مصرع دوم از بیت پنجم در شعر بالا، غلط است. وزنش یک هجا کم دارد. احتمالا چنین باشد؛ «گفت و گویی از "آن" میان برخاست».سوم اینکه در مصرع دوم ِ بیت ششم، اگر «وز» بنویسید، یعنی فاصله را حذف کنید، مخاطب عام به غلط نمی افتد و «وَ ز ِ » نمی خواند، که بهتر است.
user_image
سید علی حسینی
۱۴۰۲/۱۲/۱۶ - ۱۴:۴۳:۱۳
سلام با تشکر ا ز همه دوستان  فکر کنم در  خوانش بیت ششم  مصرع اول سخن خود   مستقل  مورد خطاب بوده و شنونده فغان عاشقی و منظور شاعر. زیرا فغان میکده  ازجامی که زده شده و روانها را ربوده در نهایت محصول ان سخن است و سخن بوده که چشم دل را از خواب بیدارکرده بنابراین گویش در این مصرع میتواند غلط باشد. با تشکر از دوستان فرهیخته و عارف یاد  میگیرم.سپاس از همه دوستان