عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۰۱

۱

ز غم زار و حقیرم، با که گویم؟

ز غصه می‌بمیرم، با که گویم؟

۲

ز هجر یار گریانم، ندانم

که دامان که گیرم؟ با که گویم؟

۳

ز جورش در فغانم، چند نالم؟

گذشت از حد نفیرم، با که گویم؟

۴

مرا از خود جدا دارد نگاری

که نیست از وی گزیرم، با که گویم؟

۵

به بوی وصل او عمرم به سر شد

فراقش کرد پیرم، با که گویم؟

۶

شب و روز آتش سودای عشقش

همی سوزد ضمیرم، با که گویم؟

۷

مرا خلقان توانگر می‌شمارند

من مسکین فقیرم، با که گویم؟

۸

چنان سوزد مرا تاب غم او

که گویی در سعیرم، با که گویم؟

۹

هر آن غم، کز فراقش بر من آید

به دیده می‌پذیرم، با که گویم؟

۱۰

به فریادم شب و روز از عراقی

به دست او اسیرم، با که گویم؟

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۱۳

نظرات