عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۰۳

۱

ای دوست، بیا، که ما توراییم

بیگانه مشو، که آشناییم

۲

رخ بازنمای، تا ببینیم

در بازگشای، تا درآییم

۳

هر چند نه‌ایم در خور تو

لیکن چه کنیم؟ مبتلاییم

۴

چون بی‌تو نه‌ایم زنده یک دم

پیوسته چرا ز تو جداییم؟

۵

چون عکس جمال تو ندیدیم

بر روی تو شیفته چراییم؟

۶

آن کس که ندیده روی خوبت

در حسرت تو بمرد، ماییم

۷

ماییم کنون و نیم جانی

بپذیر ز ما، که بی‌نواییم

۸

تا دور شدیم از بر تو

دور از تو همیشه در بلاییم

۹

بس لایق و در خوری تو ما را

هر چند که ما تو را نشاییم

۱۰

آنچ از تو سزد به جای ما کن

نه آنچه که ما بدان سزاییم

۱۱

هم زان توایم، هر چه هستیم

گر محتشمیم و گر گداییم

۱۲

از عشق رخ تو چون عراقی

هر دم غزلی دگر سراییم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۱۴

نظرات