عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۰۴

۱

بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم

نیم چون خوشدل و خرم بگرییم

۲

دمی بر جان پر حسرت بموییم

زمانی بر دل پر غم بگرییم

۳

گهی از درد بی‌درمان بنالیم

گهی از زخم بی‌مرهم بگرییم

۴

دل ما مرد، بر تن خوش بموییم

چو عیسی رفت، بر مریم بگرییم

۵

چو کار از دست رفت، این گریهٔ ما

ندارد هیچ سودی، هم بگرییم

۶

خوشا آن دم که با ما یار خوش بود

کنون در حسرت آن دم بگرییم

۷

نشد جان محرم اسرار جانان

بر آن محروم نامحرم بگرییم

۸

تن بیمار ما درهم شد از غم

بر آن بیچارهٔ درهم بگرییم

۹

ز عمر ما دوسه دم ماند باقی

بیا، کین یک دو دم بر هم بگرییم

۱۰

عراقی را کنون ماتم بداریم

بر آن مسکین درین ماتم بگرییم

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۱۴

نظرات