عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۱۶

۱

سهل گفتی به ترک جان گفتن

من بدیدم، نمی‌توان گفتن

۲

جان فرهاد خسته شیرین است

کی تواند به ترک جان گفتن؟

۳

دوست می‌دارمت به بانگ بلند

تا کی آهسته و نهان گفتن؟

۴

وصف حسن جمال خود خود گوی

حیف باشد به هر زبان گفتن؟

۵

تا به حدی است تنگی دهنت

که نشاید سخن در آن گفتن؟

۶

گر نبودی کمر، میانت را

کی توانستمی نشان گفتن؟

۷

ز آرزوی لبت عراقی را

شد مسلم حدیث جان گفتن

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۳۷۴

نظرات