عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۳۸

۱

در صومعه نگنجد، رند شرابخانه

عنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه؟

۲

ساقی، به یک کرشمه بشکن هزار توبه

بستان مرا ز من باز زان چشم جاودانه

۳

تا وارهم ز هستی وز ننگ خودپرستی

بر هم زنم ز مستی نیک و بد زمانه

۴

زین زهد و پارسایی چون نیست جز ریایی

ما و شراب و شاهد، کنج شرابخانه

۵

چه خوش بود خرابی! افتاده در خرابات

چون چشم یار مخمور از مستی شبانه

۶

آیا بود که بختم بیند به خواب مستی

او در کناره، آنگه من رفته از میانه؟

۷

ساقی شراب داده هر لحظه جام دیگر

مطرب سرود گفته هر دم دگر ترانه

۸

در جام باده دیده عکس جمال ساقی

و آواز او شنوده از زخمهٔ چغانه

۹

این است زندگانی، باقی همه حکایت

این است کامرانی، باقی همه فسانه

۱۰

میخانه حسن ساقی، میخواره چشم مستش

پیمانه هم لب او، باقی همه بهانه

۱۱

در دیدهٔ عراقی جام شراب و ساقی

هر سه یکی است و احول بیند یکی دوگانه

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۳۲

نظرات

user_image
هادی
۱۳۹۵/۰۲/۱۴ - ۰۰:۰۷:۲۳
مصرع اول بیت آخر ظاهرا یه و جا افتادهبا توجه به مصرع بعدش قاعدتا باید این طور باشهدر دیده ی عراقی، جام و شراب و ساقی
user_image
پوریا
۱۳۹۶/۰۱/۱۹ - ۰۳:۲۱:۳۶
حقیقتا بسیار پسندیدم, هر بیت جداگانه عالیست, مجموع غزل هم بسیار عالیست. جناب عراقی واقعا کارش درست بوده. به به.
user_image
احسان
۱۳۹۸/۰۳/۱۲ - ۱۴:۱۲:۱۲
بسیار عالی! البته علی رضا افتخاری یه کم شعر رو تغییر داده. ایشون می خونه ...پیمانه چشم ساقی باقی همه بهانه...