عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۵

۱

دل، چو در دام عشق منظور است

دیده را جرم نیست، معذور است

۲

ناظرم در رخت به دیدهٔ دل

گرچه از چشم ظاهرم دور است

۳

از شراب الست روز وصال

دل مستم هنوز مخمور است

۴

دست ازین عاشقی نمی‌دارد

دایم از یار اگرچه مهجور است

۵

حال آشفته بر رخش فاش است

شعله و نار پرتو نور است

۶

حکم داری به هر چه فرمایی

که عراقی مطیع و مامور است

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۳۷۶

نظرات