عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۷۱

۱

آن جام طرب فزای ساقی

بنمود مرا لقای ساقی

۲

در حال چو جام سجده بر دم

پیش رخ جان فزای ساقی

۳

ننهاده هنوز چون پیاله

لب بر لب دلگشای ساقی

۴

ترسم که کند خرابیی باز

چشم خوش دلربای ساقی

۵

پیوسته چو جام در دل آتش

در سر هوس و هوای ساقی

۶

با چشم پر آب چون قنینه

جان می‌دهم از برای ساقی

۷

باشد چو پیاله غرقه در خون

چشمی که شد آشنای ساقی

۸

عمری است که می‌زنم در دل

یعنی که در سرای ساقی

۹

باشد که رسد به گوش جانم

از میکده مرحبای ساقی

۱۰

آیینهٔ سینه زنگ غم خورد

کو صیقل غم زدای ساقی؟

۱۱

تا بستاند مرا ز من باز

این است خود اقتضای ساقی

۱۲

باشد که شود دل عراقی

چون جام جهان نمای ساقی

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۴۹

نظرات