عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۹۵

۱

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی

چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

۲

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانهٔ گدایی

۳

مژه‌ها و چشم یارم به نظر چنان نماید

که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی

۴

در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟

به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

۵

سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به گلشن؟

که شنیده‌ام ز گلها همه بوی بی‌وفایی

۶

به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟

که کشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟

۷

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

که برون در چه کردی؟ که درون خانه آیی؟

۸

به قمار خانه رفتم، همه پاکباز دیدم

چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

۹

در دیر می‌زدم من، که یکی ز در در آمد

که : درآ، درآ، عراقی، که تو خاص از آن مایی

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۶۳

نظرات

user_image
داریوش
۱۳۸۷/۰۲/۳۱ - ۱۶:۱۹:۲۱
بیت 6 مصرع اول به نظر می آید "به کدام مذهب است این" صحیح باشد
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح لازم انجام شد.
user_image
کامیار
۱۳۸۷/۰۴/۱۵ - ۰۶:۴۲:۵۶
بیت اول=گل باغ اشناییبیت هفتم =که برون چه کرده ایی تو که درون خانه هاییبیت اخر =که یکی صدا در امد که درا درا عراقی که تو هم از ان مایی
پاسخ: با تشکر از شما، به نظر می‌رسد موارد اشاره شده همگی از تفاوت نسخه‌ها ناشی می‌شود و هیچکدام غلط نیستند. برای یکدست ماندن نقل گنجور، نقل منبع اصلی را دست نزدیم و حاشیه‌ی شما را به عنوان راهنما برای علاقمندان باقی گذاردیم.
user_image
روح اله شهریاری
۱۳۸۷/۰۷/۲۲ - ۱۱:۵۸:۴۴
با سلام بیت هفتم : که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی بیت آخر : در دیر زدم من که نوا ز در درآمد
پاسخ: با تشکر، به نظر می‌رسد تفاوتها مربوط به تفاوت نسخه‌ها باشد، جهت جلوگیری از اختلاط نسخ متن را تغییر ندادیم و حاشیه‌ی شما را به عنوان جایگزین نگاه داشتیم.
user_image
بابک
۱۳۸۷/۰۷/۲۳ - ۰۵:۴۰:۵۳
بیت اول مصرع دوم:چه کنم که هست اینها گل باغ آشنائی
پاسخ: با تشکر، به نظر می‌رسد تفاوتها مربوط به تفاوت نسخه‌ها باشد، جهت جلوگیری از اختلاط نسخ متن را تغییر ندادیم و حاشیه‌ی شما را به عنوان جایگزین نگاه داشتیم
user_image
A.SArjmand
۱۳۸۷/۰۹/۰۶ - ۲۲:۴۸:۱۶
تصور می کنم کامیار و داریوش استناد به متن آواز استاد شجریان میکنند که گل خیر آشنایی دچار تحریف آوایی شده است.
user_image
محمد رضا
۱۳۸۷/۰۹/۲۹ - ۲۳:۳۷:۱۱
با سالام، من این بیت را در کتاب "خوشه ها" از خانم طیبه "الهی" قمشه ای که ذیل این غزل از عراقی آمده است دیده ام، که در نسخه شما نیست:ز فراق چون ننالم، من دل شکسته چون نی؟ که بسوخت بند بندم ز حرارت جدائی
user_image
سرافرازی
۱۳۸۸/۰۶/۳۱ - ۰۵:۳۴:۱۱
بیت اول مصرع 1 به غمت صحیح است مصرع 2 گل باغ اشنایی درست است بیت6 به کدام مذهب است این به کدام مسلک است این درست است بیت 9 دردیر می زدم دوش درست است مصرع دیگرش که درادراعراقی که توهم از ان مایی
پاسخ: با تشکر، پیشنهادها احتمالاً حاصل نقل از نسخه‌های بدل است، در حاشیه نگه داشته می‌شود.
user_image
شایق
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ - ۲۳:۳۵:۰۸
با عرض سلام،یک مصرع دیگر است، فکر میکنم اون هم شامل این غزل باشد>>شرف است اینکه بوسم قدم ملازمانت...
پاسخ: با دیوان عراقی چاپ انتشارات نگاه مقایسه شد، همین 9 بیت ثبت شده و بیت دیگری ندارد.
user_image
دکتر عجم
۱۳۸۹/۰۸/۱۵ - ۰۶:۵۰:۲۹
م‍ژه های چشم شوخش به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چمد آهوی ختایی
user_image
مقدم
۱۳۸۹/۱۰/۲۱ - ۰۷:۰۶:۰۳
سلامبیت اول به نظر این شکلی صحیح است :« ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جداییچه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشنایی»ممنون
user_image
شهباز
۱۳۸۹/۱۱/۲۲ - ۱۲:۱۵:۴۸
با سلام بیت اخر بنظر میرسد که بدین صورت باشد در دیر میزدم من که ندا ز در در امد که درا درا عراقی که تو هم از ان مایی
user_image
امیر
۱۳۹۰/۰۱/۲۲ - ۰۰:۵۹:۴۹
مژ(ه) گان و چشم "شوخت" یه نظر چنان نمایدکه میان سنبلستان چرد آهوی ختایی - از آنجا که در دو بیت قبل از این بیت نیز معشوق به عنوان دوم شخص مفرد خطاب قرار گرفته است "شوخت" به جای "یارم" صحیح تر به نظر می رسد - تفاوت بین "مژه ها" و "مژگان" احتمالاً تفاوت بیا نسخ است
user_image
فرهاد
۱۳۹۰/۰۸/۲۵ - ۰۴:۴۸:۲۵
با سلام این شعر و به خصوص بیت ششم به این حدیث قدسی تلمیح دارد:قال الله تعالی :مَن طَلَبَنی ، وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی ، عَرَفَنیوَ مَن عَرَفَنی ، اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی ، عَشَقنَیوَ مَن عَشَقتَنی ، عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقتَهُ ، قَتَلتَهُوَ مَن قَتَلتَهُ ، فَعَلّی دیَتَهَ وَ مَن عَلَیّ دیَتَهُفاَنَا دیَتَهُکسی که مرا طلب کند ، مرا پیدا می کند و کسی که مرا پیدا کند ، مرا می شناسدو کسی که مرا بشناسد ، مرا دوست دارد و کسی که من را دوست دارد ، عاشقم می شودو کسی که عاشق من شود ، من عاشق او می شوم و کسی که من عاشق او شوم ، می کشمش و کسی که من او را کشتم ، دیه او بر من است .و کسی که دیه او بر من استمن دیه او هستم .
user_image
قدرت ا.. احمدی نژاد قزوینی
۱۳۹۰/۱۰/۱۱ - ۰۹:۵۷:۰۷
با عرض ادب و احترام در بیت آخر که اشاره به در آمدن یکی از در دیر شده باید عرض کنم که این مطلب با نسخ اصلی کاملأ مناقات داشته و اصولأ با نگرش به حال و هوای عرفانی شاعر و شعر چنین مطلبی صحت ندارد و صحیح ترین مورد که در بعضی نسخ مراعاتشده نمونه زیر میتواند باشد : در دیر میزدم من که ندا ز دیر در آمد که درآ......
user_image
یاشار رضازاده
۱۳۹۰/۱۰/۲۴ - ۱۵:۴۶:۱۶
در بیت ششم، بنظرم با توجه به اول مصراع که سخن از مذهب میباشد، باید بقیه مطلب به شکل زیر باشد: به کدام قبلت است این؟ که اشاره به دین دارد. مذهب و دین، زیرا در آن زمان فکر نمیکنم بحث ملت معتبر باشد.
user_image
جواداقا
۱۳۹۱/۰۱/۲۷ - ۱۲:۰۱:۲۱
سلامدرببت‏ ‏اول‏ ‏گل‏ اباغ‏ ‏اشنای‏ ‏درست‏ ‏به‏ ‏نظر‏ ‏می‏ ‏رسد‏ ‏لطفا‏ ‏اصلاح‏ ‏شود
user_image
علیرضا
۱۳۹۱/۰۸/۰۱ - ۰۹:۴۳:۱۷
سلام به نظر می رسد این بیت زیر هم مربوط به این شعر عراقی است که از قلم افتاده است :ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نیکه بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
user_image
محمدحقایقی مقدم
۱۳۹۱/۰۸/۰۲ - ۰۷:۰۹:۰۵
بیت7مصرع2: بنظر: که تو دربرون چه کردی که درون خانه آیی. صحیح است.بیت آخر: دردیر میزدم من که ندا زدر در آمد/ که درآ درآ عراقی که تو هم ازآن مایی. صحیح است
user_image
شهرام
۱۳۹۱/۱۲/۱۳ - ۰۵:۳۰:۴۳
بیت اول: ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جداییچه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشناییبه این صورت صحیح است لطفا تصحیح فرمایید
user_image
نیلوفر محقق
۱۳۹۲/۰۲/۰۸ - ۰۶:۱۱:۰۶
استادی در دبیرستان داشتم که خدایش حفظ کند ایشان دو بیت اول را اینگونه برای ما خواندندمه من نقاب بگشا ز جمال کبریایی که بتان فرو گذارند اساس خود نماییشده انتظارم از حد چه شود ز در درایی
user_image
کیوان
۱۳۹۲/۰۴/۱۹ - ۱۲:۴۶:۴۹
ابیاتی که نیلوفر عزیز نوشته اند از هاتف تضمینی بر غزل عراقی است با مضمون ذیل:مه من نقاب بگشا، ز جمال کبریایی که بتان فروگذارند، اساس خودنمایی شده انتظارم از حد، چه شود ز در درآیی؟ «ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی چه کنم؟ جز این نباشد، گل باغ آشنایی»چو بنای کار عاشق، همه سوز و ساز دیدم ره حسن وعشق یکسر، به نیاز و ناز دیدم زجهانیان گروهی، به رَه ٍ مجاز دیدم « به قمارخانه رفتم، همه پاک‌باز دیدم چو به صومعه رسیدم، همه زاهد ریایی»ز حدوث پاک گشتم، به قدَم رَهَم ندادند ز وجود هم گذشتم، به عدم رهم ندادند به کنشت سجده بردم، به صنم رهم ندادند « به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند که تو در برون چه کردی؟ که درون خانه آیی»
user_image
محسن هندسی
۱۳۹۲/۰۷/۱۲ - ۰۹:۲۳:۴۶
دربیت سوم واژه مژه ها درست نیست و صحیح آن (سر زلف وچشم مستت به نظر چنان نماید )میباشد زیرا در مصراع دوما( سر زلف) را به سنبلستان تشبیه نموده است که در بین شاعران رایج بوده وهست اما در جائی دیده نشده که شاعر توانا وبزرگی مژگان را به سنبل تشبیه نماید:
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۹/۱۰ - ۰۶:۰۹:۱۱
با سلام وتشکر بنظرمی رسددربیت پنجم بجای "سربرگ گل" ندارم - "سربرگ وگل" ندارم صحیح باشد.
user_image
سهیلی علیدادزاده
۱۳۹۴/۰۳/۰۵ - ۲۳:۵۱:۵۰
سلام وعرض ادب :دوستان عزیز کیوان وشایق . توجه داشته باشند که این ابیات از هاتف اصفهانی است که غزل عراقی را تضمین کرده
user_image
سایه غبار
۱۳۹۴/۰۳/۱۲ - ۰۵:۰۱:۲۱
بنظر می آید : مصرع دوم از بیت دوم به این صورت باشد :که رقیب ز در نیاید به بهانه گدایی با تشکر
user_image
جلال
۱۳۹۴/۰۳/۱۲ - ۰۵:۲۰:۳۲
سلامحقیر در جواب بیت هشتم این غزل از حافظ را درج می کنم:عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشتکه گناه دگران بر تو نخواهند نوشتمن اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باشهر کسی آن درود عاقبت کار که کشتهمه کس طالب یارند چه هشیار و چه مستهمه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشتسر تسلیم من و خشت در میکده‌هامدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشتناامیدم مکن از سابقه لطف ازلتو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشتنه من از پرده تقوا به درافتادم و بسپدرم نیز بهشت ابد از دست بهشتحافظا روز اجل گر به کف آری جامییک سر از کوی خرابات برندت به بهشت
user_image
boyuk
۱۳۹۴/۰۴/۰۹ - ۰۱:۲۹:۲۸
به کدام مذهب است این به کدام مکتب است این
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۴/۱۷ - ۰۳:۴۴:۵۰
بسیار لذت بردم از این شعر آسمونی و دلنواز... روح شاعر گرانقدر شاد...
user_image
یک نفر
۱۳۹۴/۰۴/۲۳ - ۰۹:۳۷:۰۴
سلامبا عرض خسته نباشیداین شعر را در رایانه ی خود کپی کردیم با اجازه
user_image
علی
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۰۵:۲۰:۵۶
مه من نقاب بگشا ز جمال کبریایی/ که بتان فرو گذارند اساس خود نماییشده انتظارم از حد چه شود ز در درآیی/ ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جداییچه کنم که هست اینها گل باغ آشناییچه کسم چه کاره ام من که رسم به عاشقانت/ شرف است آنکه بوسم قدم ملازمانتبه کمین استخوانی که شها برم ز خوانت/ همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانتکه رقیب در نیاید به بهانه گدایینگشود عقده دل نه ز شیخ و نه از برهمن /نه ز دیر طرف بستم نه ز کعبه و نه زایمنکه نصیب عاشقان شد ز ازل فضای گلخن/ سر سیر گل ندارم ز چه رو روم به گلشنکه شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفاییز حدوث پاک گشتم به قدم رهم ندادند/ ز وجود هم گشتم به عدم رهم ندادندبه کنشت سجده کردم به صنم رهم ندادند/ به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادندکه تو در برون چه کردی که درون خانه آییچون بنای عشق عاشق که ز عشوه بی نیاز است/ دل مبتلای محمود به کمند طره ایاز استکه مدار شوخ چشمان بکرشمه است و ناز است/ در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز استبامید آنکه شاید تو به چشم من درآییچو بنای کار عشق همه سوز و ساز دیدم/ ز جهانیان گروهی همه در مجاز دیدمبه شرابخانه رفتم همه مست ساز دیدم/ به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدمچو به صومعه رسیدم همه زاهد ریاییچه خوش است مطرب آید به سماع ذکر یا حی/ کند التفات ساقی سوی بزم ما پیاپیغم عشق را دوایی نبود به جز نی و می /ز فراق چون ننالم من دل شکسته چون نیکه بسوخت بند بندم ز حرارت جداییچو به صحن باغ سروم قد خود عیان نماید /ز عذار لاله گونش چمن ارغوان نمایدرخ خود پی نظاره چو به گلستان نماید /مژه ها و چشم شوخش به نظر چنان نمایدکه میان سنبلستان چرد آهوی ختاییسحری به خواب بودم که ندا ز در درآمد /که نوید وصل گویا ز دیار دلبر آمدبتو مژده باد ای دل که شب غمت سر آمد /در دیر میزدم من که یکی ز در درآمدکه بیا بیا (عراقی) که تو هم از آن مایی
user_image
صفایی
۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۱۴:۳۳:۱۵
بیت اول مصرع دوم...چکنم که هست اینجا گل باغ اشناییبیت هفتم مصرع دومکه برون مگر چه کردیبیت نهم مصرع اولدردیر را زدم من که یکی زدر در امد
user_image
کسرا
۱۳۹۴/۰۶/۰۵ - ۰۳:۳۹:۲۸
به نقل از پدرم... پدر بزرگ مرحومم عاشق این غزل بوده و با این غزل به آرامش میرسیده... روح همه رفتگان مخاطبان خوب گنجور شاد...
user_image
نجمه برناس
۱۳۹۴/۰۸/۱۰ - ۱۴:۰۴:۳۸
در بیت دوم شاعر نگرانی خود را از وجود رقیب بیان می کند برای همین تمام شب را پاسبانی می دهد که عاشق دیگر (رقیب)به در خانه معشوقه اش نیاید.در بیت پنج سربرگ گل ندارم صحیح است یعنی خیال رفتن به باغ و بوستان را ندارم . سر در اینجا مجاز است
user_image
اسمعیل نیری
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۰:۰۷:۰۶
بدو چشم #خون_فشانم هله ای نسیم رحمتکه ز کوی او غباری به من آر توتیا رابه امید آن که شاید برسد به خاک پایتچه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهیبه پیام آشنائی بنوازد آشنا را»#شهریار
user_image
اسمعیل نیری
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ - ۱۰:۱۳:۳۶
بیت اول و آخر را استادم دکتر ذبیح الله صفا چنین میخواندند :زدو دیده خون فشانم زغمت شب جدایی/ چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی و/در دیر میزدم من که ندا زدیر درآمد /که درآ درآعراقی که تو هم آز آن مایی
user_image
علیرضا امدادی
۱۳۹۵/۰۲/۲۲ - ۰۵:۵۹:۲۴
با سلامهرجند اختلافات از نسخ مختلف ناشی شده اما به نظر می آید تاثیر بسزایی در آهنگ شعر داشته و در معنا تفاوتی ایجاد نمی کند.
user_image
علی ایزدپناه
۱۳۹۵/۰۶/۲۷ - ۰۰:۵۰:۰۴
استاد شهریار تضمینی برای این شعر سروده که بسیار زیباست، لطفا در صورتی که به آن تضمین دسترسی دارید در اینجا قرار دهید
user_image
رضا
۱۳۹۵/۰۷/۳۰ - ۰۴:۳۸:۱۶
پیوند به وبگاه بیرونیمیر مفتون خواننده اهل افغانستان
user_image
صفی الله صادقی
۱۳۹۵/۰۹/۰۲ - ۰۳:۳۴:۴۹
عراقی یگانه شاعری زبان پارسی است که همیشه اشعارش به دلها چنگ می زند بالخص همین شعر که شما نشر نمودید بیشتر از صد مرتبه خواندمش خیلی قشنگ است روحت شاد باد عراقی
user_image
مهدی
۱۳۹۵/۰۹/۰۸ - ۰۱:۴۹:۴۲
این غزل را با اندکی تفاوت و تقریبا به صورت کامل، محمد رضا شحریان خوانده است در آلبوم «بهار دلکش». خواستم به لیست آهنگها اضافه کنم ولی آلبوم بهار دلکش در لیست آهنگها نیست.
user_image
سیاوش پرویزی نژاد
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۶:۳۳:۳۰
این بیتها را من خوندم ولی به نظرم جاشون وسط همین شعر هستزوجود هم گذشتم به عدم رهم نداندبه کنست سجده کردمبه صنم رهم ندادندز حدوث پاک گشتمبه قدم رهم نداندبه طواق کعبه رفتمبه حرم رهم نداندکه تو در برون چه کردی که درون خانه آیی
user_image
محمد
۱۳۹۵/۱۰/۲۸ - ۰۲:۳۳:۵۲
متن این شعررااستاد شجریان درالبوم بهار دلکش تصنیف باغ گل به زیبایی خوانده
user_image
پدرام
۱۳۹۶/۰۲/۱۵ - ۱۱:۱۳:۰۲
سلام؛با استناد به نسخهء «سازمان انتشارات جاویدان» شعر فوق کاملا صحیح درج شده است ، ولی من در بعضی از نسخه ها بیت زیر را نیز دیده ام؛ز فراق چون ننالم من دل شکسته چون نیکه بسوخت بند بندم ، ز حرارت جدایی* با تشکر
user_image
محمدرضا
۱۳۹۶/۰۵/۰۵ - ۱۷:۱۰:۱۸
سلام فکر میکنم در بیت هفتم مصراع دوم مشکلی باشه و درستش این باشهبه طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادندکه تو در برون چه کردی که درون خانه آیی؟؟؟
user_image
مجید
۱۳۹۶/۰۹/۰۲ - ۰۵:۲۱:۲۹
در بیت اول فکر کنم به جای گل خیر آشنایی، گل باغ آشنایی صحیح است
user_image
ros
۱۳۹۶/۱۰/۱۳ - ۲۱:۵۳:۲۲
باسلام.معنی مصرع که توعاشقم چرایی چیه؟که توچراعاشق منی یامن چرا عاشق توام؟
user_image
اشراقی
۱۳۹۶/۱۰/۱۵ - ۱۴:۰۹:۴۶
درود بر شما بیت "به کدام مذهب است این به کدام ملت است این که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی "در تصنیفی متفاوت با صدای جناب سالار عقیلی به نام "محکومین " اخیرا خوانده شده است .
user_image
رضا کاشی زنوزی
۱۳۹۷/۰۲/۱۱ - ۲۳:۳۴:۴۲
با سلام در ارتباط با بیتی که میفرمایند به کدام مذهب است این ودر ادامه به کدام ملت است این شاید کمی به نظر خواننده مرتبط با هم نباشند اما شاعر در اینجا به دو گروه که جامعه جهانی را در کل شامل میشود بسیار ظریف در کنار هم بیان کرده مذهب خواص و ملت عموم مردم را مشمول میشود . و در بیتی که میفرمایند به قمار خانه رفتم همه پاکباز دیدم دلیل بر تایید این نوع تفکر پاک بازی و صداقت نیست بلکه شاعر میخواهد سادگی و بیش از حد را حماقت و از دست دادن همه داشته های انسانی بیان کند زیرا اگر تایید قمار خانه میکرد به همان جا اکتفا میکرد . همانطور که از صومعه روی برتافت.
user_image
محمد
۱۳۹۷/۰۴/۲۵ - ۱۸:۳۲:۲۳
باسلام دربیت به قمارخانه رفتم... تفسیر قمارخانه چیه و منظور کجاس و مراد از قمار در این بیت چیه پیشاپیش از همگی ممنون
user_image
متین
۱۳۹۷/۱۱/۱۲ - ۰۳:۴۷:۰۲
ملت به معنی دین است. در قرآن کریم به ملت ابراهیم اشاره شده است و کتاب های ادیان در گذشته به نام ملل و نحل بوده است. متاسفانه زبان فارسی در دوران مدرن دچار تغییر شده است و کلمات قدیمی را در معانی بی سابقه غربی مانند nation استفاده میکنند.
user_image
میلاد
۱۳۹۸/۰۳/۲۸ - ۱۴:۴۰:۱۹
خطاب به کنکور:شده انتظارم از حد چه شود ز در درآییهمه تست ها را زدم ز غمت شب جداییدر خانه را چو بستم ز رفیق و آشناییبه امید کسب رتبه نه برای خود نمایی
user_image
سید نجم الدین موسوی
۱۳۹۸/۰۴/۱۵ - ۱۸:۳۲:۲۱
بیت ششم مصرع اول بند دوم به کدام مسلک است این
user_image
کسرا
۱۳۹۸/۰۴/۲۶ - ۰۶:۲۲:۰۴
با سلام و احترام با استناد به برنامه گلهای رنگارنگ شماره 114 بیت ذیل از این غزل در سایت وزین شما جا فتاده است .ز فراق چون ننالم من دل شکسته چون نیکه بسوخت بند بندم ، ز حرارت جدایی
user_image
یوسف
۱۳۹۸/۰۷/۰۲ - ۰۶:۵۶:۵۵
سلامبیت اول مصرع دوم: گل باغ آشنایی درست است.
user_image
ف.نوایی لقب
۱۳۹۸/۱۲/۰۵ - ۰۷:۵۶:۳۹
درود دوستان راجع به بیت اول من کمی در مقالات و مطالب مربوط گشتم و در رابطه با گلِ خیر به این نتیجه رسیدم:گل در اصطلاحات صوفیه به صورت کنایی به معنی نتیجه علم هست که در دل پیدا میشه و در واقع گل خیر در کنایه به معنی نتیجه‌ی خوب.در این بیت هم عراقی درد کشیدن و خون فشان بودن دو دیده که ناشی از جدایی از معشوق هست رو نتیجه آشنایی می‌دونه.
user_image
ف.نوایی لقب
۱۳۹۸/۱۲/۰۵ - ۰۷:۵۹:۱۹
درود دوستاندر رابطه با بیت اول من کمی در مقالات و مطالب مربوط گشتم و در رابطه با گلِ خیر به این نتیجه رسیدم:گل در اصطلاحات صوفیه به صورت کنایی به معنی نتیجه علم هست که در دل پیدا میشه و در واقع گل خیر در کنایه به معنی نتیجه‌ی خوب.در این بیت هم عراقی درد کشیدن و خون فشان بودن دو دیده که ناشی از جدایی از معشوق هست رو نتیجه آشنایی می‌دونه.
user_image
رامین صادقی
۱۳۹۹/۰۱/۲۵ - ۰۲:۴۳:۱۸
با سلام خیلی تشکر میکنم در دوره دبیرستان رشته فرهنگ و ادب این شعر خوندیم بیت اول گل باغ اشنایی در آخرین بیت هم که درآ درآ عراقی که توهم از آن مایی بود متشکرم‌
user_image
سیامک
۱۳۹۹/۰۱/۲۸ - ۰۲:۱۵:۴۵
با عرض سلام و احترام خدمت اساتید محترم و بزرگوار،موارد ذیل رو خدمتتون عرض می کنم. بیت اول ، مصرع 2 :چه کنم که هست این ها گل باغ آشناییبیت سوم ، مصرع اول :مژه ها و چشم مستش به نظر چنان نمایدبیت هفت ، مصرع دوم :تو برون در چه کردی؟.........بیت آخر ، مصرع اول :......، که یکی ندا درآمدبیت آخر ، مصرع دوم :که درآدرآ عراقی که تو آشنای مایی
user_image
خشایار اریان
۱۳۹۹/۰۶/۱۵ - ۱۱:۴۸:۰۵
منظور از (دیر)همان (دیرمغان)استکه حافظ بسیار به کار برده است ودیر مغان همان اتشکده ی زرتشت است
user_image
نگین
۱۳۹۹/۰۷/۲۴ - ۱۰:۵۶:۳۵
سلام لطف میکنید معنی این بیت که میفرماید ( به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند / که برون در چه کردی ؟ که درون خانه ایی ) را بفرمایید ؟ ممنون
user_image
حسین
۱۳۹۹/۰۸/۱۴ - ۱۶:۲۲:۴۸
زدو دیده خونفشانم، که نمانده اشک و آهی/ عجبا فتاده کارم به تبسم نگاهی
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۸/۱۸ - ۰۰:۳۰:۵۴
با سلامگل خیرآشنایی نمیتواند صحیح باشد ونسخه ی مرجع شما دارای اشکال چاپ یا سهل انگاری در نگارش بوده گل باغ هم زیباتر وبلحاظ آوایی روان تر هست واز لحاظ رعایت مراعات نظیر گل و باغ تناسب دارند در صورت امکان بررسی بیشتری بفرمایید واصلاح کنید حیف است گنجور که مورد نظر علاقمندان به شعر هست دارای ایراد باشدبا تشکر
user_image
حدیث ۸۵
۱۳۹۹/۱۱/۲۸ - ۰۶:۲۱:۲۱
بیت آخرکه درآ درآ عراقی ک تو هم از آن مایی
user_image
تورج رامان
۱۳۹۹/۱۲/۱۰ - ۰۱:۰۹:۴۹
در
پاسخ آقای یاشار رضازاده و دیگر دوستانی که معنی "ملت" را به معنی امروزی مردمان یک کشور گرفته اند، همانطور که در
پاسخ کاربر بنام متین آمده، تا قبل از قرن نوزدهم میلادی و آشنایی با مفاهیم جدیدا وضع شده "دولت و ملت" در اروپا (که در آنجا هم این مفاهیم متاخر هستند و سابقه خیلی طولانی ندارند)، در فارسی به تبع عربی و پیروی از اصطلاحات مذهبی اسلام، ملت به معنی دین و مذهب بکار میرفته است. نمونه آنها همانطور که متین گفته است در مثلا عنوان کتاب ملل و نحل شهرستانی عیان است که به معنی دانشنامه مذاهب و فرقه ها ست یا روایت معروف هفتاد و دو ملت که باز شاخه های مذهبی مراد است. نزدیکترین مفهومی که میتوان برای مردم جامعه در نظر گرفت کلمه امت است که امروزه ما در فارسی بطور خاص برای کلیه پیروان اسلام و فراجامعه اسلامی بکار میبریم ولی در عربی هنوز به معنی مردمان و جامعه یک کشور (ناسیون فرانسوی یا نیشن انگلیسی) بکار میرود. آنها سازمان ملل (ملتهای) متحد را، امم المتحده میخوانند. همینطور به فراملت فرضی جهان عرب هم، امت عربی میگویند. دولت البته در قدیم به معنی مکنت و مال و خوشبختی و البته قدرت اجرایی و اداری (که لازمه آن مکنت مالی و حسن تدبیر است) بکار برده میشده است که امروزه ما همان وجه اداری و حکومتی آنرا بکار میبریم.
user_image
آذین
۱۳۹۹/۱۲/۱۳ - ۰۸:۲۰:۰۷
استاد شجریان در آلبوم «بهار دلکش»، قطعه «گل باغ» این شعر را خوانده‌اند. در این قطعه بیت آخر این چنین خوانده شده. در دیر می زدم منکه ندا ز در درآمد که درآ درآ عراقیکه تو هم از آن مایی
user_image
آبتین صفریان
۱۴۰۰/۰۶/۱۰ - ۰۱:۰۱:۰۲
باسلام  من نسخه قدیمی دیوان اشعار عراقی رو دیدم . با این یه مقدار تفاوت داره . مثلا : چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی  یا  که درا درا عراقی که تو هم از آن مایی 
user_image
افسانه چراغی
۱۴۰۰/۰۹/۰۷ - ۰۶:۴۹:۰۹
سلام و سپاس از علاقه‌مندان به ادبیات فارسی و دقت و توجهی که به آن دارید. فقط پیشنهاد می‌کنم ابتدا همه نظرات را مطالعه بفرمایید بعد اگر ناگفته‌ای باقی مانده بود، بفرمایید. به این ترتیب هم از نظرات تکراری پرهیز می‌شود و هم در وقت خوانندگان صرفه‌جویی می‌شود‌. متشکرم.
user_image
ابوتراب. عبودی
۱۴۰۱/۰۹/۰۳ - ۱۹:۰۶:۳۵
باسلام محضر شما فرهیختگان واستادان ارجمند حاشیه بر بیت آخر  مصراع اول دردیرمی زدم من که یکی ز در درآمد. صحیح نیست،  اینک ازشما عزیزان فرهنگ دوست ونخبه خواهش میکنم به تضمین غزل جناب فخرالدن عراقی،،ره،،  درقالب مخمس سروده  حقیر، ،ازدیوان ژاله برگلبرگ دیوان ابوتراب عبودی چاپ دوم.   به تضمین بیت آخر،،در دیر می زدم من. توجه بفرمایید. غم دل فرو نشاندم،چو مُحاق آخرآمد به دلم نـوید دادم چو هلال مَـه برآمد زصبا شنو (عبودی) که شمیم دلبـرآمد »در دیر می زدم من، که ز در ندا برآمد که:درآ،درآ،عراقی،که توخاص ازآن مایی با احترام،ابوتراب عبودی
user_image
ابوتراب. عبودی
۱۴۰۱/۱۰/۲۹ - ۱۴:۰۱:۰۰
باسلام وعرض ادب محضر استادان فرهیخته وگرامی،، تضمین غزل ِ ز دودیده خون فشانم، تقدیم به محضر شما  فرهیختگان بزرگوار.   به من ِ حقیر ِ مسکین، چه شود ، نظر نمایی؟ نـــروم طـریق ِ دیگــــر ، تو دلیل و رهنمایی به گمانم ای مــَــــه من ، نرسد فغان به جایی ( ز دو دیده خون فشانم، زغمت شبِ جدایی   چه کنم که هست اینها ، گُلِ بـاغ ِ آشنایـــی   بـه امیـد ِ آنکه روزی بــرسم بــه لا مکانت به صفای روی نیکان ، به شُـکوه خسروانت بـه وفـای عهـد ِ خوبان، بـه مکان جاودانت (همه شب نهاده ام سر،چو سگان برآستانت   کـه رقیب در نیایـد بـه بهانه ی گدایــی ))   لب ِ  لعل  و  زلف یـارم ، گــره از دلم گشایـد خط و خال و خنده ی او ،به دلم شرَر فزاید ز کمانِ ابــــروی ِ وی ، غم و غصـه می زداید (مـُـژه ها وُ چشم ِ یارم، به نظر چنان نماید   که میان ِ سنبلستان  چَرد آهوی ختایی))   دل ِ بی قرار ِ محزون شب و روز در گداز است غم ِ دل درون ِ سینه ، چـو سوار ِ یکّه تاز است شب و روز دستِ حاجت،به سوی خدا دراز است (در ِ گُل ستان ِ چشمم  زچه رو همیشه باز است؟   به امید ِ آنکه شاید تو به چشم ِ من در آیـی ))   شده کار ِ من مـداوم غم ِ هجر ِ یار خوردن ز غم ِ فراق و هجران شده دل بسان ِ گلخن چه خوش است مهر ِ دلبر به دل ِ غمین سپردن ( سر ِ برگِ گل نـدارم ز چـه رو روَم بـه گلشن   که شنیده ام ز گلها همه بوی بی وفایی))   ز غم ِ فـراق و هجـران دل ِ بی قـرار غمگین به صفای نیک مـردان ، سحری بیا و بنشین که شکایتی ندارم،نه ز تـو، نـه دیـن و آیین (به کدام مذهب است این،به کدام ملت است این   که کـُشند عاشقی را ، که تو عاشقم چرایی))   ز شراب ِ لایـزالــی  قـدحی می ام ندادند بـه مکان ِ خسـروانـی ، ره رفتنم نـدادنـد ز گل ِ بهـار ِ بُستان  گل ِ نـرگسم نــدادنــد (به طوافِ کعبه رفتم  به حـرَم رهَم ندادند   که برون ِ در چه کردی که درون ِ خانه آیی؟))   بـه مساجــدِ عبـادت همـه در نیاز دیـدم چو به خانقه رسیدم همه حُـقّه باز دیدم به طوافِ کعبه ی دل همه در گـُـداز دیدم (بـه قمار خانـه رفتـم همـه پاکـباز دیـدم   چو به صومعه رسیدم همه زاهد ِ ریایی))   غم ِ دل فرو نشانـدم چو مُحاق آخـر آمد به دلم نـوید دادم ،چو هلال ِ مـَـه بـرآمد ز صبا شنو (عبودی) که شمیم ِ دلبـر آمد (در ِ دیر می زدم من، که ز در نـدا بـرآمد   که: در آ ، در آ (عراقی)که تو خاص از آنِ مایی))   با احترام،چاپ دوم دیوان ابوتراب عبودی  
user_image
درفش
۱۴۰۲/۰۳/۰۹ - ۰۹:۵۴:۰۷
با سلام، در یک سایت اینترنتی بیت دیگری به این غزل اضافه شده. خواستم صحت آنرا بدانم: همه شب بر آستانـــــــت شده کار من گداییبه خدا که ایــــــــــن گدایی ندهم به پادشاهیهمه شب نهــاده ام سر چو سگان بر آستانتکـــــــــــــه رقیـــــب در نیاید به بهانۀ گداییبــــــــــه طواف کعبه رفتم به حرم رهم نداندکه تو در برون چه کردی که درون کعبه آیی
user_image
ارسلان بزرگمهر
۱۴۰۲/۰۳/۱۸ - ۰۲:۲۳:۵۷
آقای جمال وفایی هم توی سه گاه خوندن با نام هفت شهرعشق،زیباست مخصوصا با تار استاد فریدون حافظی 
user_image
عبدالرحمن محمدی
۱۴۰۲/۰۴/۰۹ - ۰۲:۰۰:۱۸
مسمط با تضمین غزل عراقی   نشُد از تو ای نگارم، به تبِ دل اعتنایی زِاینچُنین تو عاری زِمحبت و وفایی به جنون کشیده کارم زِفراقِ تو، کجایی؟   زِدودیده خون فشانم زِغَمت شبِ جدایی چه کنم که هست اینها، گل خیرِ آشنایی 🌹 مَنَم عاشقِ شرابِ دولبانِ اَرغَـوانت چه شَوَد دولب بنوشَم زِمِیِ لبِ گِرانت؟ همگان چو رودِ جوشان، پِیِ بحرِ بیکرانت   همه شب نهاده أم سر چو سگان برآستانت که رقیب درنیاید به بهانه گدایی 🌹 رُفقا، کمندِ زلفش به غم وفغان نماید لبِ لعلِ او دلم را بی تَبی گِران نماید همه حُسنِ هر دو عالم زِرُخش عیان نماید   مژه ها و چشم یارم به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چرد آهوی ختایی 🌹 بخدا مَرا در این رَه که بجُز غمم ندادند! هبه جز سرشکِ چشم و مژهٔ تَرَم ندادند چو نشُد عیار جامَم، زِجفا جَمَم ندادند   به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که برونِ در چه کردی که درون خانه آیی 🌹 به یقین طریقِ رندان، پُرِ رمز و راز دیدم رَهِ پُرعذاب و رنجی که بسی دراز دیدم همهٔ شراب خواران به طَلَب، نیاز دیدم   به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدم چو به صومعه رسیدم همه زاهدِ ریایی 🌹 من «امیرم» و به خوابَم، خبری زِدلبر آمد بده مژده ای «عراقی» که غمت به آخر آمد به دوچشمِ خود بِدیدَم که فراقِ تو سرآمد   در دیر میزدم من که یکی زِدر درآمد که درآ، درآ «عراقی»، که تو خاص ازآنِ مایی 🌸
user_image
سروش
۱۴۰۲/۰۴/۲۳ - ۱۰:۴۵:۳۶
میشه خواهش کنم معانی اشعار را هم زیر نویس فرمائید
user_image
حیدر محمدنژاد
۱۴۰۲/۱۱/۲۸ - ۱۰:۴۹:۵۳
سلام بیت اول مصرع دوم گل باغ آشنایی بیت سوم مصرع اول مژه ها و چشم مستش بجای چشم یارم و بیت آخر مصرع اول در دیر میزدم من که ندا ز در درآمد   این براساس روایات شفاهی است که در مناطقی از خراسان سینه به سینه نقل شده خصوصا در ادبیات شورک ملکی