عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۲۹۷

۱

سحرگه بر در راحت سرایی

گذر کردم شنیدم مرحبایی

۲

درون رفتم، ندیمی چند دیدم

همه سر مست عشق دلربایی

۳

همه از بیخودی خوش وقت بودند

همه ز آشفتگی در هوی و هایی

۴

ز رنگ نیستی شان رنگ و بویی

ز برگ بی‌نوایی‌شان نوایی

۵

ز سدره برتر ایشان را مقامی

ورای عرش و کرسی متکایی

۶

نشسته بر سر خوان فتوت

بهر دو کون در داده صلایی

۷

نظر کردم، ندیدم ملک ایشان

درین عالم، به جز تن، رشته‌تایی

۸

ز حیرت در همه گم گشته از خود

ولی در عشق هر یک رهنمایی

۹

مرا گفتند: حالی چیست؟ گفتم:

چه پرسی حال مسکین گدایی؟

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۲۶۴

نظرات

user_image
هاوژان
۱۳۹۹/۰۲/۰۲ - ۰۷:۲۴:۴۱
عالی بود